مجنون شده ام ساقی ، ساغر به کجا بردی دیوانه چشمانت ، ساغر بده تو ساقی
هستی ز دلم بردی ، دیوانه دلم کردی آیم به خراباتی ، آور تو می ای عالی
این قلب مرا مشکن ، با دوری و تلخی این جام می هستی ، چون می شکند مستی
چون قلب مرا ای گل ، بشکستی و تو رفتی امروز در این وادی ، غم دادی و دل بردی
با هر که ، که من گفتم ، قلبم بشکست و رفت از تو که شکستی گل ، رنجور شدم و کشتی
شعر از :قاسمعلی رحمانی
کپی با ذکر منبع و نام شاعر مجاز می باشد